آخرین خبرها از نیروگاه بوشهر دکتر مهران مصطفوی

img

سه شنبه, 15ام فروردین, 1402

mm.jpgدر زمینه هسته‌ای دستاورد ملموس جمهوری اسلامی همانا نیروگاه بوشهر می‌باشد که البته قبل از انقلاب ۵۷ نیز ۸۰ درصد کار ساختمانی آن تمام شده بود. در سال ۱۳۷۴ قراردادی میان ایران و روسیه برای تکمیل آن به امضاء رسید و تکمیل نیروگاه تا شهریور ۱۳۹۰ یعنی ۱۵ سال طول کشید. برای اطلاع هر چه بهتر در باره سیاست فاجعه بار هسته‌ای جمهوری اسلامی که ربع قرن است کشور را گرفتار کرده است اینبار در باره راکتور بوشهر که وارد فاز یازدهمین سال بهره برداری شده است قصد دارم دو موضوع را شفافیت ببخشم. قبل از آن، جهت یادآوری نکته‌ای را هر چند به تکرار به عرض خوانندگان می‌رسانم:

ـ ایران نیاری به تولید انرژی از طریق هسته‌ای نداشت و ندارد. ساخت نیروگاه بوشهر با واقعیتهای ایران خوانایی نداشت. بجای بهینه کردن استفاده از منابع نفت و گاز که در ایران به میزان بسیار بالایی به هدر می‌روند و بجای سرمایه گذاری در انرژی‌های تجدید پذیر خصوصا در زمینه انرژی خورشیدی، جمهوری اسلامی میلیاردها ثروت ایران را در راه سیاست هسته‌ای ـ با اهداف دیگری که داشته و دارد ـ در ۲۵ سال اخیر به باد داده است. البته این سیاست را در مقالات بسیاری توضیح داده‌ام. حال به موضوع نیروگاه هسته‌ای بوشهر بازگردیم:

۱ ـ موضوع اول در باره سوخت نیروگاه بوشهر است. می‌دانیم که سوخت نیروگاه بوشهر از اورانیوم غنی شده با غنای زیر ۵ درصد تشکیل شده است. بر فرض که بپذیریم که ساخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر لازم بوده و انرژی هسته‌ای می‌تواند در پاکت انرژیهای مختلف ایران قرار گیرد، هموطنان باید بدانند که در این نیروگاه که ۱۰ سال از بهره برداریش می‌گذرد تاکنون حتی از یک گرم اورانیوم غنی شده در ایران استفاده نشده است. این نیروگاه هر سال بطور متوسط حدود ۲۲ تن اورانیوم غنی شده نیاز دارد که این سوخت از روسیه وارد می‌شود. از سوی دیگر جمهوری اسلامی بیش از ۱۵ سال است که اورانیم غنی می‌کند و سیاست ویرانگر غنی سازی را با وجود صدها میلیارد هزینه به اقتصاد کشور پیش برده است اما تنها جایی که ما به اورانیوم غنی شده نیاز داریم یعنی در نیروگاه بوشهر، اجازه نداریم از تولید داخلی استفاده کنیم! بر اساس گزارش سازمان انرژی اتمی از ابتدای راه اندازی نیروگاه بوشهر تاکنون در هفت سیکل سوخت نیروگاه سالانه تعویض شده است. با اینکه اطلاعی از قرارداد با روسیه موجود نیست اما طبق نوشته مطبوعات رسمی ایران تامین کننده سوخت نیروگاه اتمی بوشهر بر اساس قرارداد این نیروگاه، تا ۱۰ سال روسیه است. اما اکنون بیش از ۱۰ سال از بهره برداری نیروگاه بوشهر گذشته است. چرا مسئولان در باره این موضوع کوچکترین سخنی نمی‌گویند؟ چرا از اورانیوم غنی شده در داخل کشور استفاده نمی‌شود؟ از مسئولان، یعنی از مسئول اصلی آقای خامنه‌ای باید پرسید چرا و برای چه هدفی ۲۰ سال است که به توسعه غنی سازی اورانیوم در ایران دست زده و می‌زند؟ دردناکترین بخش این موضوع این است که روسیه در مذاکرات برجامی از حق غنی سازی ایران دفاع می‌کند اما اجازه نمی‌دهد که ایران در تنها جایی که به اورانیوم غنی شده نیاز دارد از آن استفاده کند. اما آیا ماجرای سوخت روسی به مدت ۱۰ سال حقیقت دارد یا نه؟ برای پاسخ به این موضوع به مصاحبه آقای فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی و نماینده مردم کازرون در مجلس شورای اسلامی دقت کنیم. او در مصاحبه با خانه ملت در ۲۷ دیماه سال ۱۴۰۰ گفت:
“کشور سازنده، نیروگاه بوشهر روسیه است و طبق قرار داد برای تامین سوخت نیروگاه بوشهر تحت قرارداد این کشور هستیم و این قرار داد نیز تمدید شد، روسیه موظف است درزمان مقرر سوخت را تامین کند و سوخت مصرف کننده را از راکتور خارج کند. “
البته واضح نمی‌گوید قرارداد تمدید شد یعنی چه؟ آیا معنی آن اینست که ۱۰ سال دیگر خرید سوخت از روسیه را تمدید کرده‌اند؟ جالب تر اینکه عباسی تاکید کرد:
“ما توان تامین سوخت نیروگاه بوشهر از نظر تکتولوژی را داریم اما صنایع بزرگ معمولاً “لایسنس” می‌خواهند و “لایسنس” ما ایرانی است و اگر روس‌ها راضی شوند که ما سوخت را مشترک تولید کنیم اتفاق خوبی است، ما نمونه کامل سوخت مورد نیاز در بوشهر را هشت سال پیش در داخل کشور تولید کرده بودیم همانطور که سوخت راکتور تهران و اراک را هم تولید کردیم و یک نمونه از مجتمع سوخت بوشهر را نیز تولید کرده بودیم و اگر روس‌ها استاندارد مارا قبول کنند می‌توانیم آن را مورد استفاده قرار دهیم. “
اما تا امروز روسیه به ایران لایسنس نداده است یعنی ۱۰ سال بعد از تولید سوخت از سوی ایران روسیه حاضر نشده است به ایران اجازه دهد که از سوخت خود استفاده کند. او در همان مصاحبه اضافه می‌کند:
“ا این توان و تجربه را به دست آوردیم که می‌توانیم از سوخت‌های خود در راکتور‌های تولید داخل استفاده کنیم اما چون نیروگاه بوشهر ساخت روسیه است استفاده از سوخت داخلی باید با مجوز آنها انجام شود. “
مفهوم این سخنان این است که ایران هرگز اجازه استفاده از اورانیوم غنی شده داخلی را نخواهد داشت و ایران زمانی می‌تواند از اورانیوم غنی شده خود بعنوان سوخت هسته‌ای استفاده کند که خود، راکتور هسته‌ای بسازد! اوج فلاکت سیاست هسته‌ای آقای خامنه‌ای و اوج سو استفاده دولت روسیه را در این ماجرا می‌بینیم!
۲ ـ موضع دوم در باره میزان تولید برق راکتور بوشهر است. طبق آمار رژیم، از زمان آغاز ساخت نیروگاه و نیز بهره‌برداری یعنی از مهرماه ۱۳۹۲ تا پایان اسفندماه ۱۴۰۱ این نیروگاه به میزان ۵۸۰۱۰ میلیون کیلووات ساعت برق تولید کرده که میزان ۵۲۸۳۴ میلیون کیلووات ساعت آن را تحویل شبکه برق سراسری کشور داده است. اما این نیروگاه ۱۰۲۴ مگاواتی است یعنی تولید اسمی برق آن در سال ۸۹۷۰ گیگاوات ساعت است و اگر زمان بارگیری سوخت و حفاظت و تعمیرات نیروگاه را در نظر بگیریم۸۲۰۰ گیگاوات ساعت باید تولید برق در سال داشته باشد. در صورتیکه به طور متوسط بوشهر سالانه۶۰۰۰ گیگاوات ساعت تولید برق داشته است یعنی ۳۰ درصد کمتر از میزانی که باید برق تولید کند. بعنوان مثال طبق آمار رژیم در سال ۱۴۰۱ تولید برق ۵۹۰۰ گیگاوات ساعت بوده است. سئوال اساسی اینجاست که چرا این نیروگاه با همه هزینه هایی که داشته هنوز با کمتر از ۷۰ درصد توان خود کار می‌کند و حتی قادر نیست ۱ و نیم درصد برق ایران را تولید کند. خواننده محترم باید توجه کند که قیمت برق هسته‌ای بستگی بسیار به میزان استفاده‌ای که از نیروگاه می‌شود دارد زیرا ساخت نیروگاه یکی از هزینه‌های اساسی برق هسته‌ای است. در مورد نیروگاه بوشهر نه تنها هزینه ساخت آن بسیار بالا بوده و بلکه مدت ساخت آن نیز بسیار طولانی بوده است.
نتیجه اینکه نه تنها ایران به غنی سازی نیازی نداشته و ندارد بلکه تنها نیروگاهش نیز مقرون به صرفه نیست. اگر دادخواهی را به زمینه “جنایت عمدی اقتصادی” نیز گسترش دهیم در کنار رسیدگی به جنایات و سرکوبگری‌ها مرتکب شده توسط جمهوری اسلامی دادخواهی در قابل فاجعه سیاست هسته‌ای مسلما یکی از موارد مهم و اساسی است که می‌باید تلاش در باره آن را با جدیت ادامه داد.

مهران مصطفوی

از: گویا